نورالهدی

دحوالارض

18 شهریور 1394 توسط افشاري

گویا برای هرچیزی دنبال بهانه ایم این بار برای یک روز باتو بودن دحوالارض رابهانه کرده ایم الهی کریما تو که فرصتهای مختلفی رابرای ماتدارک دیده ای که ازغفلتهایمان دور شویم این بار دراین روز عزیزازتومیخواهیم قدردان فرصتهایت باشیم ای گذرنده ازلغزشها درگذرازلغزشم ای اجابت کنندهدعاها اجابت نمادعایم را ایشنوایصداها بشنو صدایم راورحم کن وبگذرازکارهای بدم وانچه نزدمن است ای صاحب جلال واکرام ای خدائیکه کشاننده خانه کعبه وشکافنده دانه وگرداننده سختی وبر طرف کننده هر گرفتاری ازتومیخواهم دراین روز ازروزهایت که بزرگ شمردی حق ان راوپیش داشتی سبقتش فراوان راقراردادی نزد مومنان امانت ووسیله به درگاهت وبه رحمت وسیع خود که رحمت فرستی برمحمدوبربنده برگزیده خودت درپیمان نزدیک روزقیامت اوگشاینده هردربسته ودعوت کننده به حق وبرخاندان اوکه پاکند وراهبرندوچراغند وستونهای خدایند ووالیان بهشت ودوزخ بده به ما دراینروزازعطای مخزونت که قطع نشود ودریغ نگرددوفراهم کن برای ما بدان توبه وخوش باز گردی ای بهترین خوانده شده وکریمتر امید شده ای کافی ای وفادار ای که لطفش نهام است لطف کن به مومن به للطف خود وخوش بخت کن مرابه گذشت خودت ویاری کن مرا به یاری خودت وفراموشم مکن بهیادگرامیت بهحق والیان فرمانت وحافظان سرت ونگهدار مراازالددگیهای روزگارتاروزحشر ونشر وگواهم کن دوستانت راهنگام بیرون امدن جانم ورفتن به گورم وقطع شدن کردارم وانقضائ عمرم خدایا بهیادمن باش درطول کهنگی وپوسیدگی ام چون درامدم میان طبقات خاک وفراموش کردند مرا فراموشکاران از مردم ودراوردند بهخانه اقامت وجایم ده به منزل کرامت وقرار بده مراازرفقای دوستانت واهل برگزیدگی واختیارات ومبارک گردان برایم درلقایت وروزی کن به منحسن عملی پیش از رسیدن اجل بری از لغزش وبدکرداری خدایا وارد کن مرا درحوض پیغمبرت حضرت محمد درود خدا براو وال او وبنوشانم ازان حوض سیراب وگوارا که تشنه نشوم پس از ان وممنع نگردم از ورود در ان ونه از ان ممنع شوم وبگردانش برایم بهترین توشهو وفاترین وعدهگاه روزی که بر پاشود محکمه خدایا لعنت کن جباران اولین واخرین را به حق دوستانت برگزیدهات خدایا بشکن ستونهای انه راوهلاک کن پیروان وکارگردان ایشان را وشتاب کن هلاکت انهارا وسلب کن از ان ها ممالکشان راوتنگ کن بریشان راههایشان را ولعنت کن همکار وشریکشان راخدایاشتاب کن درفرج دوستانت وبرگردان برانه مظالمشان راوظاهر کن به حق قائم ایشان را ومقرر دانش د ردینت وفرمانروا درمیان دشمنانت خدایا پرکن اطرافش رااز فرشتگان نصرت وبدانچه القائ کنی به اواز دستورات درشب قدر انتقام گیرد برایت تاراضی شوی برگردد دین بوسیله تو وبدست او تازه وخرم وخالص گردد حق ومتروک گرددناحق خدایا درود فرست براووبرهمه پدرانش وبگردان ما راازیارانش ومبعوث کن مارا دربرگشتنش تا باشیم درزمانش ازیارانش خدایا مارابه ظهورش برسان ودورانش رانصیب ماکن ورحمت فرست براو وبرگردان به مادرودش را ودردبراووبرانها ورحمت خدا وبرکات او

 نظر دهید »

سلام بر مولایم

09 شهریور 1394 توسط افشاري

سلام برمولای عزیزم سلام برملجا وماوایدردمندان اوکه واسته خیرات وبرکات است هردردمند وهر گرفتاری راپناهگاه است اوکه واسطه فیض است وامید همه ناامیدان درماه ذیالقعده که ماه زیارتی امام رئوف است دست به دامن پر مهرش میزیم وهمه باهم برای فرج مولایمان صاحب الزمان دعا میکنیم اللهم عجل لولیک الفرج بحق ابرومنددرگاهت امام رضا

 نظر دهید »

تبریک

24 مرداد 1394 توسط افشاري

به مناسبت ایام تولد حضرت معصومه شفیعه محشر محبوبه تمام دختران خوب ایران زمین امیدوارم به زودی همه ما بهره منداز خوان باصفایش شویم

 نظر دهید »

تبریک

24 مرداد 1394 توسط افشاري

به مناسبت ایام تولد حضرت معصومه شفیعه محشر محبوبه تمام دختران خوب ایران زمین امیدوارم به زودی همه ما بهره منداز خوان باصفایش شویم

 نظر دهید »

شاگردان مکتب امام صادق سلام

24 مرداد 1394 توسط افشاري

ازاهداف اصلی شاگردان امام صادق علیه السلام انسان شدن همان هدفی که خداوند به ان اشاره کرده همان حیات طیبه برگرفته ازاموزههای مکتب امام صادق الگوپذیری اززندگی معصومین علیهمالسلام انسان کامل بادستیابی به این زندگی میتواند هم زمینه تعالی خویش رافراهم کند هم جامعه واطرافیان خود رابه این وادی هدایت کندانگاه میتواند خود راجزشاگردان مولایش امام صادق علیه السلام بداند

 نظر دهید »

شاگردان مکتب امام صادق سلام

24 مرداد 1394 توسط افشاري

ازاهداف اصلی شاگردان امام صادق علیه السلام انسان شدن همان هدفی که خداوند به ان اشاره کرده همان حیات طیبه برگرفته ازاموزههای مکتب امام صادق الگوپذیری اززندگی معصومین علیهمالسلام انسان کامل بادستیابی به این زندگی میتواند هم زمینه تعالی خویش رافراهم کند هم جامعه واطرافیان خود رابه این وادی هدایت کندانگاه میتواند خود راجزشاگردان مولایش امام صادق علیه السلام بداند

 نظر دهید »

شاگردان مکتب امام صادق سلام

24 مرداد 1394 توسط افشاري

اینک که ایام شهادت مولا وصاحب مکتبمان است جا دارد درراستای اهداف مولایمان هرروز عهدی راباایشان  ببندیم که پرچمدار راهش باشیم ومطیع اوامرش باشد که موردرضای حضرت حق قرارگیرد

 نظر دهید »

معرفی شهید شاخص نورالهدی

05 مرداد 1394 توسط افشاري

  شهید پروانه شماعی زاده

نام: پروانه

نام خانوادگی: شماعی زاده

نام پدر: غلام علی

شماره شناسنامه: 79

محل صدور: قصرشیرین

تاریخ تولد: 15/05/1343

تاریخ شهادت: 26/12/66

شغل: پزشکیار

سن در هنگام شهادت: 23

محل شهادت: کرمانشاه - کرمانشاه

حادثه منجر به شهادت: حوادث مربوط به جنگ تحمیلی

شهیده پروانه شماعی زاده در 15 مرداد 1343 در قصر شیرین دیده به جهان گشود. سیزده ساله بود که همراه با عده ای از دوستان و همکلاسی هایش به جلسات مذهبی- سیاسی راه پیدا کرد و در پخش اعلامیه ها و حضور در راهپیمایی های ضد رژیم پهلوی شرکت داشت. پس از پیروزی انقلاب هم در کیمته امداد و جهاد سازندگی مشغول به کار شد و با تشکیل نهضت سوادآموزی، اولین دوره تدریس سوادآموزی را در زادگاهش برپا کرد. 15 ساله بود که معلم روستای دار توت شد. با آغاز جنگ از همان روزهای اول در درمانگاه شهید نجفی به امدادگری مجروحان مشغول شد و پدرش نیز که خبرنگار روزنامه اطلاعات شده بود، وقایع مربوط به جنگ را برای روزنامه گزارش می کرد. در همان روزهای جنگ، ازدواج کرد ولی همسرش به شهادت رسید و همین امر منجر به این شد که برای شهادت بی تاب تر شود. بالاخره چهار روز مانده به عید نوروز 1367 عازم سرکشی به یکی از خانواده های محروم بود تا هدایا را تحویلشان دهد که با غرش هواپیمای بعثی عراق و بمباران وحشیانه آنان به آرزوی خویش که نوشیدن شربت شهادت بود، نائل آمد.

 

 زندگینامه کامل شهید :

پانزدهم مرداد ماه سال 1343 درقصرشیرین به دنیا آمد.ازهمان کودکی چنان مهربان وپرشوربود که مورد توجه ومحبت هم? اقوام قرارگرفت.اودر دامان مادری سیده ومؤمن رشد کرد.مادر اورا با خود به کلاس های قرآن

می برد تا ازهمان کودکی شیره جانش با کلام وحی آمیخته شود.

سیزده ساله بود که همراه با عده ای ازدوستان وهمکلاسی هایش به جلسات مذهبی-سیاسی راه پیدا کردند.درآنجا اعلامیه های ضدرژیم پهلوی شرکت می کرد.

پدرش نقاش بود.به خاطربازار کاربهترمدتی به ((سرپل ذهاب)) مهاجرت کردند؛پروانه آنجا هم به فعالیتش ادامه داد.مدیران ومعلمانش اورا به دفترمدرسه خواستند وبه اوتذکردادند که فعالیت های سیاسی درمدرسه

نداشته باشد.اما اودرمخالفت با رژیم با استدلال با آن ها بحث کرد.مشاجر? پروانه با آنها کار را به جایی رساند که دیگردانش آموزان نیزبا اوهمراه شدند ومدرسه را به تعطیلی وتحصن کشاندند.

پس ازپیروزی انقلاب درکمیت? امدادوجهاد سازندگی مشغول به کارشد.با تشکلیل نهضت سوادآموزی،اولین دور? تدریس سوادآموزی را درزادگاهش برپا کرد،پانزده ساله بود که معلم روستای ((دارتوت))شد.

با آغاز جنگ،ازروز پنجم مهرماه سال1359 دردرمانگاه شهید نجمی درپارک شهرسرپل ذهاب به امدادگری مجروحان مشغول شد.

پدرش نیزخبرنگارروزنام? اطلاعات شده بود ووقایع مربوط به جنگ را برای روزنامه گزارش می کرد.

خانواده اش شهرجنگ زد? سرپل ذهاب را ترک کرده وبه کرمانشاه رفته بودند.به خاطرحمل? دشمن،فرصت نکرده بودند هیچ وسیله ای برای زندگی با خودشان ببرند.پروانه یک بار که عده ای ازمجروحان را با آمبولانس

به کرمانشاه برده بود برایشان چند دست رختخواب برد.

نیروهای عراقی پیشروی کرده وبه سرپل ذهاب نزدیک شده بودند.قرارشد مجروحان به پناهگاه زیرزمینی منتقل شوند،پرستاران وامدادگران زن نیزدرمانگاه را ترک کنند وبه خانه هایشان برگردند.

دختران وزنان امدادگروپرستار،مشغول جمع آوری وسایل شخصی شان بودند اما آرامش پروانه آن ها با به تردید انداخت.اومثل روزهای قبل،مشغول پرستاری ورسیدگی به مجروحان بود.

یکی ازآنها به اوگفت:پروانه!مگر دستور رانشنیده ای؟باید به عقب بگردیم.هیچ می دانی اسیرشدن به دست عراقی ها وتحمل شکنجه های آن ها کارهرکسی نیست!به فکرخودت وخانواده ات باش.

پروانه داروی مجروح بد حالی را داد ونگاهی ازسردلسوزی به اوانداخت.

این ها رها کنم وبه فکرجان خودم باشم؟نمی توانم!

هرچه پزشکان با اوصحبت کردند،زیربارنرفت.تعدادی فشنگ ونارنجک را محکم به کمرش بست وگفت :حاضرنیستم به هیچ قیمتی شهر راترک کنم!

یکی ازپرستاران به اونزدیک شد وگفت ما ازشهادت نمی ترسیم.

به محوطه رفت.گل های توی باغچه راچید وتوی لیوان گذاشت.آن ها را بالای سرمجروحان گذاشت.

خبرآمد که عراقی ها نزدیک ترشده اند ولی پروانه مجروحان را بیشترمداوامی کرد.

حدود یک سال ازشروع جنگ گذشته بود که پروانه خواستگارانش را یکی یکی به بهان? اینکه تمایلی به ازدواج ندارد،ردکرده بود.می خواست ازدواج ،دست وپایش را برای خدمت نبندد.

هفتم شهریورماه سال1360،علی اصغرازاوخواستگاری کرد.او معلم آموزش وپرورش وبسیجی بود.داوطلبانه آمده بود جبهه ،اعزامی ازاسدآباد همدان.

درپادگان ابوذر سرپل ذهاب ازاوخواستگاری کرد.ازپادگان ابوذرتا خط مقدم فاصل? زیادی نبود.پروانه مقید بود که با نامحرم صحبت نکند،ازاوخواست برای اینکه بتوانند با هم صحبت کنند،برای دوساعت با هم محرم شوند.

علی اصغرتدریس را رها کرده بود ومی گفت قصد دارد تا پایان جنگ،سنگردفاع ازاسلام وانقلاب را ترک نکند.

آنچه او می گفت،همان آرمان واعتقاد پروانه بود.درهمان صحبت کوتاه،مطمئن شد علی اصغرهمان مردآرزوهایش است.به خواستگاری اوجواب مثبت داد.

علی اصغروقت خداحافظی گفت((چند روزدیگر عملیاتی درپیش داریم واگرشهید نشدم،با خانواده برای خواستگاری به کرمانشاه خواهم آمد وانشاء الله پس ازجنگ به قم خواهیم رفت ودرس طلبگی خواهیم خواند))

علی اصغربه خط مقدم رفت.پروانه هم همان جا در درمانگاه پادگان ابوذر ماند.

همان شب چاره ای نداشت؛باید با خودش کنارمی آمد که او ماندنی نیست.

چهارروزبعد خبرآوردند که علی اصغرودوازده نفرازدوستانش درحمله ب ارتفاعات ((قراویز)) سرپل ذهاب به شهادت رسیده اند وپیکرهم? آنان درفاصل? بین نیروهای خودی وعراقی ها جا مانده است.

روزهای چشم انتظاری پروانه شروع شد،روزهای نامه های بی جواب.همه می گفتند علی اصغرشهید شده است،اما اوبه آمدنش امید داشت.

اوبه هم? خواستگاران جواب رد می داد.

به زیارت امام رضا(ع) رفت. همان جا خواب دید شهید رجایی به دیداراو آمده است.درخواب به پروانه فرموده بود((علی اصغرپیش ما است.او درباغی سرسبزوخوش آب وهوا است.نگران اونباش.))

درخواب پروانه را هم به آن باغ برده بود ونشانش داده بود.

دخترم نگران علی اصغرنباش!

ازخواب که بیدارشد،دیگر یقین داشت که علی اصغربه شهادت رسیده است .یازده ماه بی خبری پایان یافت.پیکرعلی اصغر ودوستانش را پیدا کردند وبرای تشییع به شهرآوردند.رفتن مردی که قراربود مرد زندگی اش باشد،اورا برای شهادت بی تابترکرد.نشست و وصیت نامه اش را نوشت.

شهادت مرگ سعادت عظیم نایل می شوند.انسان یک باربیشتربه دنیا نمی آید ویک باربیشترنمی میرد.چه بهتر،این مردن درراه الله باشد.چنین انسانی خود را ذره ای متصل به ابدیتی بی پایان،به عظمتی با شکوه می یابد.

درسال1361 همراه یکی دونفر ازخانم های رزمنده به عنوان بهیار،برای حضوردرکاروان حجاج انتخاب شد.آماد? رفتن به سفربودند که خبرآمد عملیات شده.ازطرف سپاه اطلاعیه ای صادرشده بود که نیازفوری به

حضوربهیاران است.

پروانه مانند دیگران به جهاد رفت ولی دوستانش به حج.

پس ازآزادسازی قصرشیرین،زادگاهش برخاک پاکی که خون هزاران شهید آن را ازآزاد کرده بود ،سجده کرد.

شهرپاکسازی شد.خط مرزی جلوتررفت.درمانگاه نیزبه جلو انتقال پیدا کرد.درشهرخانه ای نمانده بود تا بتواننددرآن استراحت کنند.پروانه را با گروهی ازخواهران به کرمانشاه انتقال دادند.او دربیمارستان آیت الله طالقانی کرمانشاه بود.

تا نیمه های سال1363 نیزهمان جا ماند.بعد با عنوان مأموربه جهاد سازندگی تهران رفت وازآنجا به کرمانشاه منتقل شد.درگروه پزشکی جهاد کرمانشاه بود وبرای خدمت به روستاهای محروم می رفت.

خلق وخوی پروانه طوری بودکه مورد توجه ورضایت مسئولان قرارمی گرفت.گذشت وبزرگواری ذاتی اش باعث می شد افراد بسیاری به سمت او جذب شوند.

اگرمتوجه می شد یکی ازروستاییان مشکلی دارد که توسط او قابل حل است.اومی شد تا مشکلش حل شود.

صبح روزعید مبعث خوابی را که دیده بود،برای یکی ازهمسایه ها تعریف کرد.

خواب دیدم تاگردن درگل فرورفته ام.هرچه تلاش کردم،نتوانستم ازآن بیرون بیایم.ندایی به گوشم رسید که آرام باشم.می گفت راحت باش دخترجان آرام باش !

ازهمسایه خواست که این خواب را برای مادرش تعریف نکند.می دانست که تعبیرخوابش شهادت است.

رفت منزل یکی ازآشنایان که به اوسربزند.مدتی بود که آن ها سرپرست خانواده شان را ازدست داده بودند.می خواست دخترکوچکشان را ببرد وبرایش چیزی بخرد.چهار روزبه عید نوروزسال1367 مانده بود .هدایایی

را برای آن ها خریده بود وعازم منزل دخترک بود که غرش هواپیمای بعثی وبه دنبال آن بمباران وحشیان? شهر،دخترک را ازدیدن نوازشگری چون مادرمحروم کرد.

پروانه به آرزویش رسید.همان طورکه علی اصغرمحمودنیا به آرزویش رسیده بود!

 نظر دهید »

آغازی دوباره پیش به سوی نور

05 مرداد 1394 توسط افشاري

«بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم،

بسم‌الله النور،

بسم‌الله نور النور،

بسم‌الله نور علی نور،

بسم الله الذی هو مدبر الامور،

بسم الله الذی خلق النور من النور،

الحمد الله الذی خلق النور من النور،

و انزل النور علی الطور،

فی کتاب مسطور،

فی رق منشور،

بقدر مقدور،

علی نبی محبور،

الحمدالله الذی هو بالعز مذکور،

و بالفخر مشهور،

و علی السراء و الضراء مشکور:

و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین».

بنام خداوند رحیم و مهربان، بنام خداوند نور، بنام خداوند نور در نور، بنام خداوند نور بر نور، بنام خداوندی که به دست اوست تدبیر همه امور، بنام خداوندی که خلق فرمود نور را از نور و سپاس خداوندی را که خلق فرمود نور را از نور و نازل کرد نور را بر کوه طور، در نوشته‌ای دارای سطور، در صحیفه‌ای گسترده به اندازه مقدور برای پیغمبر امین و نیکوکار و محبور! سپاس خدایی را که به عزت در بین بندگانش یاد می‌شود و به فخر و عظمت مشهور است و در نهان و آشکار شکر و سپاس او می‌شود! خداوند برمحمد و آل محمد درود بفرستد»!

[مکارم الاخلاق ص۴۱۸؛ دلائل الامامة ص ۲۸؛ بحارالانوار ج۹۲ ص ۲۷]

 ” ان شاءالله بیاری خدا از این پس پایگاه نورانی نورالهدی بروز رسانی خواهد شد”

 نظر دهید »

پوستر /حالا که فاطمیه دل عید را شکست...

23 اسفند 1392 توسط افشاري

 

شاهد گرفته ام، دل را به آه …
تا بگوید چه آوردند بر سر ماه…
_ . . . _

در گفتگوی آتشینُ و تیز،
مابین مسمار و در…
_عاقبت_
بشکست پهلوی مـــــــــــــادر…
اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک…

ایام سوگواری فاطمیه سلام الله علیها برشیعیان عالم تسلیت باد

ان شاءالله سال پیش رو معطر به عطریاس شود با ظهور حضرت

الهم عجل لولیک الفرج ..

 3 نظر

ایام الله دهه فجرگرامی باد

21 بهمن 1392 توسط افشاري

✿✿

دریکی از روز های انقلاب…

ஐܓஐܓஐܓஐܓ

همراه مادر و برادر کوچکم درراهپیمایی شرکت کرده بودیم نیروهای گارد به راهپیمایان حمله کردند

مادرم که دوفرزند کوچکش را همراه داشت پس از تعقیب ماموران مارا به داخل مسجدجامع قصرشیرین بردهرگز آن صحنه را فراموش نخواهم کردکه قبل از رسیدن ماعده ای از راهپیمایان را که به مسجدپناه آورده بودنددرحرم امن الهی به شهادت رسانده بودند با دیدن صحنه ی شهادت وخون آن شهیدان فریاد مظلومیت انقلابیون برای همیشه درذهن و اندیشه من ماندگار شد

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

یاد خاطره شهدای انقلاب گرامی باد

ܓ✿

 نظر دهید »

شور حسینی همراه با شعور حسینی

08 آذر 1392 توسط افشاري

مــرا درد و مـــرا درمــان حسین(ع) اســـت

مــــرا اول مــــرا پــــایـــان حسین(ع) است

دل هـــر کــس بــه ایــمــانــی ســرشتـــــه                                

مــرا هــم دیـن و هـم ایـمـان حسین(ع) است


گریستن و بر پا کردن مجالس کافی نیست. حسین [علیه السلام ] به اینها نیازی ندارد.
حسین شهید راه اصلاح است.
«انی أرید الاصلاح فی امة جدی ما استطعت»

پس اگر در جهت اصلاح امت جدش کوشیدیم، او را یاری رسانده‌ایم و اگر  سکوت کردیم یا مانع اصلاح شدیم او را وانهاده‌ایم و یزید را کمک کرده‌ایم.

شعور حسینی این است که بشناسیم و بدانیم حاکمان آمریکا و اسرائیل یزید و شمر زمان ما هستند…

چنانچه که چند روز قبل دیدیم و شنیدیم که به حرم مطهر حضرت زینب تعرض کردند که حامیان و تامین کننده اسلحه و مهمات این تکفیری های حرام زاده همین اسرائیل و آمریکای کذاب می باشد . . .

آمریکا و اسرائیل یزید و شمر زمان هستند ، که از هر فرصت و امکانی استفاده می کنند تا به عقاید ایرانی ها تعرض کنند . . .

عاملان بد حجابی و فساد چیزی جز تهاجم فرهنگی همین کذاب ها نیست ، که با استفاده از رسانه های مانند هالیود و ابزار های دیگر . . . تمام عزم خود را جزم کرده اند تا جوانان ایرانی را به فساد بکشانند . . .

در این روز ها باید گفت : مرگ بر نیرنگ تو ای شمر زمانه
 1 نظر

سلام قولا من رب رحيم

21 آبان 1392 توسط افشاري


سلام گفتاري است از خداوند مهربان.


خدمت دوستان بزرگوارسلام عرض میکنم. امیدوارم لحظاتی که در وبلاگ کوچکم هستید


ازنورانی ترين وپر‌خيرترين


اوقات شما باشد و اين مطالب به معرفت نويسنده و خواننده بيفزايد.


دعاي خير شما، بزرگترين عامل موفقيت ذکر جميل است.


هميشه به ياد خدا باشيم.


والسلام

 نظر دهید »

حدیث روز

حدیث موضوعی

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • جنگ نرم
  • ائمه مصومین
  • محرم
  • ارائه درس در وبلاگ
مو ضوع :تاثیر فرهنگ بیگانه در دین گریزی جوانان حوزه علمیه امام خمینی کرمانشاه استاد راهنما نسرین خوش روش گروه : افق نرجس بانو افشاری شهین بهمنی ندا مطاعی 1395 چکیده فرهنگ مجموعه ایی از آداب و رسوم و باید ها و نباید هاست که در هر جامعه مطرح می باشد ، به طور طبیعی لازمه جامعه اسلامی ،فرهنگ اسلامی است در این میان دشمنان سعی دارند که در فرهنگ غنی اسلام و تغییر عرف جامعه اسلامی ، موجب دین گریزی جوانان شوند .در این تحقیق از آثار فردی فرهنگ بیگانه بر دین گریزی جوانان که سبب غفلت و بی هویتی و غارت زدگی فکری شده است و از آثار اجتماعی تاثیر فرهنگ بیگانه بر دین گریزی جوانان که اشاعه زشتی ها ، تقلید از دنیای غرب ،مسخ فرهنگی می باشد سخن به میان آورده است . هدف از این تحقیق شناساندن تاثیر فرهنگ بیگانه بر دین گریزی جوانان است که با معرفت افزایی می توان از تاثیر آن کاســــت و از فرهنگ اسلامی حفاظت کرد. کلید واژه : فرهنگ ، فرهنگ بیگانه ، دین دین گریزی مقدمه فرهنگ مجموعه ایی از آداب و رسوم و باید ها و نباید ها که در هر جامعه مطرح می باشد ، به طور طبیعی لازمه جامعه اسلامی ،فرهنگ اسلامی است در این میان دشمنان سعی دارند که در فرهنگ غنی اسلام و تغییر عرف جامعه اسلامی ، موجب دین گریزی جوانان شوند.اگر نسبت به این مطلب مهم توجه نشود باعث از بین رفتن بنیاد های فکری اعتقادی جوانان جامعه و دین گریزی آنان گردد در این تحقیق سعی شده است به تاثیر فرهنگ بیگانه بر دین گریزی جوانان به روش فیش برداری و کتابخانه ایی به بررسی این تاثیر پرداخته شده و به آثار فردی آن از جمله غفلت بی هویتی و غارت زدگی فکری توجه شود در ادامه به تاثیر اجتماعی آن که شامل اشاعه زشتی ها در جامعه اسلامی و تقلید از دنیای غرب و مسخ فرهنگی است برسیم.این تحقیق جنبه کار بردی برای مراکز علمی آموزشی را دارد پیشینه تحقیق با استفاده ازکتب: وسایل الشیعه مولف:شیخ حرعاملی و تحف العقول مولف:ابن شعبه حرانی و پیشینه کنونی از کتاب های کشف الاسرار مولف روح الله موسوی خمینی (ره) و تعلیم وتربیت مولف مرتضی مطهری و کتب و مقاله ه ای تحقیقی دیگر بهره گرفته شده است. مفهوم شناسی تعریف فرهنگ جامعه شناسان برای واژه فرهنگ حدود پانصد معنا ذکر کرده اند که پرداختن به تک تک آنها و بررسی نقاط ضعف و قوت هر یک از معانی ومقایسه آن با دین بسی دشوار خواهد بود.ما در این جا سه نوع تعریف که هر یک شامل تعداد زیادی از تعاریف می شود را مطرح نموده ، سپس رابطه دین با هر یک را بررسی خواهیم کرد. در برخی تعاریف، فرهنگ در برگیرنده اعتقادات ارزش ها و اخلاق و رفتار های متاثر از این سه نوع و همچنین آداب و رسوم و عرف یک جامعه معین، تعریف می شود.آداب ورسوم گاه شالوده اصلی فرهنگ تلقی می شود و ظاهر رفتارها ، بدون در نظر گرفتن پایه های اعتقادی آن ، به عنوان فرهنگ یک جامعه معرفی میگردد. گاه فرهنگ را به عنوان عاملی که به زندگی انسان معنا میدهد و آن را جهت می بخشد شناخته اند.(1) رابطه ی دین و فرهنگ دین عبارتست از مجموعه ایی از باور های قلبی و رفتار های عملی متناسب ، با آن باورها ، به این صورت جزء فرهنگ تلقی می شود . زیرا فرهنگ در این دیدگاه ،هم شامل باور های قلبی ، دینی و غیر دینی و هم شامل رفتار ها واخلاق وآداب و رسوم دینی وغیر دینی است.از این رو،دین جزء فرهنگ و زیر مجموعه ای از آن محسوب می شود.(2) --------------------------- 1-سیدمصطفی حسینی دشتی معارف و معاریف جلد 4 ص 577-جلد 3 ص 341 2- محمد تقی مصباح یزدی-مشکات هدایت ص 152 و 153 اگر دین را با تعریف دوم فرهنگ مقایسه کنیم ، از آن جا که در این نوع از تعاریف ظاهر رفتار و آداب رسوم به عنوان فرهنگ شناخته شده ، رابطه دین با فرهنگ مثال دومجموعه ای که فقط در بخشی از اعضا مشترک هستند، قابل شناسایی است ودراین دیدگاه دین بصورت کامل جزء فرهنگ نیست وفرهنگ زیر مجموعه ای از دین نمی باشد.تعریف فرهنگ به عاملی که به زندگی انسان معنا وجهت میدهد منطقی ترین سخن دراین واژه می باشد. معنادار بودن زندگی انسان یعنی چه؟ اگر برخی ازرفتارهای انسان را با حیوان مقایسه کنیم ،خواهیم دید، علی رغم برخی تفاوتهای شکلی ماهیت این دوگونه رفتار یکی است.انسان وحیوان هردوبه هنگام گرسنگی به دنبال غذا ورفع گرسنگی می روند وخود را سیرمی کنند،اما درراستای این رفع غریزه ممکن است رفتارانسان بار ارزشی مثبت یامنفی پیداکند. بطورمثال: غذای دیگران را دزدیده وخود را سیرکند،که خودتجاوز ودزدی است که بارمنفی دارد. همچنین درجامعه دینی یک سلسله ازرفتارهاوجود داردکه دارای ارزش مثبت یا منفی هستند.به عنوان نمونه غیبت کردن وروزه خواری دراسلام دارای ارزش منفی ،ورازداری وروزه گرفتن دارای ارزش مثبت هستند. بدیهی است فرهنگی که ارزشها راتابع قرارداداجتماعی می داند،ودرنتیجه اخلاق وامورارزشی رانسبی، متغیر وتابع امیال انسانی میشناسد.وفرهنگی که معناداری ارزشها را تابع امور واقعی مستقل ازخوش آمد وبدآمد انسانها می داند،این امورواقعی همان چیزهایی است که متن عالم هستی را پرکرده است وبا راهنمایی عقل و وحی قابل شناسایی است وبا تغییر ذائقه انسانها متحول نمی شود. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ محمد تقی مصباح یزدی-مشکات هدایت ص 151 و 152 دین الهی دین،مجموعه عقاید،اخلاق ،قوانین ومقررات اجرایی است که خداوندآن را برای هدایت بشرفرستاده است تا انسان درپرتوتعالیم آن هواوهوس خودراکنترل وآزادی خودراتامین کند. << دین واکنش به تهدیدبی معنایی درزندگی بشروکوششی برای نگریستن به جهان به صورت یک واقعیت معناداراست،سّرحاجت انسان به دین،جاودانه بودن وزندگی اُخروی اوست .کارکرد دین بین آدمی،جهان و زندگی خویشتن او،آشتی برقرار می کندوهمه چیزرا به دید مثبت می نگرد>>1 اِشکال کار خودمائیم، که بانداشتن معرفت کافی ازدین، اجازه ورود فرهنگ بیگانه ازدین رابه زندگیمان می دهیم واجازه می دهیم مارا به هرکجا که می خواهد ببرد.درحالیکه فرهنگ غنی اسلام برای تمام امور زندگی بشروراههای سعادت وتکامل اوبرنامه دارد. <<انسان متوهم می پندارد که می تواندبه طورمستقل وتنها باتکیه بر عقل خودبنیاد،برهمه حیثیتهاوجهات وجودی اش فائق آید و با تکیه برآرای عمومی وایجاد افکار عمومی یاحاکمیت اکثریت یا بنیان کردن اموربر اساس محوریت انسان ،به نام اومانیسم ، دغدغه های روزگارش را به سامان برساند>>2. انسانی که خودمدارشد،موهبت بزرگ الهی یعنی همان دین که می تواند اورا ازتمام تحریفها وتهدید ها نجات دهد،به فراموشی می سپاردوبه دنبال راهکارجدید است. ---------------------------- 1و 2 - عبدالله جوادی آملی-ادب فنای مقربان ص 11-12-46 <<پیچیده ترین موجود درنظام هستی ،انسان است وتنها انسان آفرین ،می تواند نیازهای صادق اورا ازکاذب وانتظارات واقعی اورا ازغیرواقعی به اوبنمایاند>>.1 بشربرای تکامل وپیشرفت خودبایدجلوی نفوذوتاثیرفرهنگ بیگانه رابگیرد تادچاردین گریزی نشودوازمسیرکمال خودفاصله نگیرد.ازآثارفردی فرهنگ بیگانه ،توحش حیوانی برای انسان است که درتاریخ به وضوح می بینیم.پس معناداری زندگی انسان بستگی به نحوه نگرش اوبه جهان وانسان داردکه جهان بینی ،خودنظام عقیدتی ونظام ارزشی راشکل می دهد ورفتارانسان نیزتابعی ازنظام ارزشی اوست. مسلمانان عامل معناداری وجهت دهی زندگی انسان را دین می دانند،درنتیجه ،فرهنگ منطبق بر دین برای آنهامعنا پیدا می کند. ارزشهادرجامعه دینی به صورت دوگانه ذیل تعریف میشوند: 1-ارزشهای ثابت وغیرقابل تغییرکه ازباورهای دینی سرچشمه می گیرند. 2-ارزشهای ناشی ازآداب ورسوم وقراردادهای اجتماعی که قابل تغییرهستند، گروه دوم هیچ گزندی به گروه اول نمی زنندزیراکه ازدوخاستگاه متفاوت نشات گرفته اند. ------------------ 1- محمدتقی مصباح یزدی - مشکات هدایت-ص153 بنابراین ،درجوامع دینی اگرارزشهای ثابت و غیرقابل تغییرتثبیت شوندوبراساس آنها قوانین ،برنامه ریزی واجراشوند، دوبال برای تکامل انسان خواهندشد.ولی اگرخواسته های بشری باعلم ناقص اودراولویت قرارگیرداورادچارسرگشتگی وپدیده تقلیدازفرهنگ های بیگانه ازدین ودرنهایت (فرار ازبایدها ونبایدهای دین )یا به عبارتی دین گریزی به خصوص درقشری که فرهنگ دینی درآنهاریشه دارنشده (جوانان) خواهدشد. مقام معظّم رهبري از اين توطئه شوم چنين نقاب برمي گيرند: يكي از راه هاي تهاجم فرهنگي اين بود كه سعي كنند جوانان مؤمن را از پاي بندي هاي متعصبانه به ايمان ـ كه همان چيزي است كه يك تمدن را نگه مي دارد ـ منصرف كنند; مانند همان كاري كه در قرن هاي گذشته در "اندلس" كردند; جوان ها را ريختند در عالم فساد، شهوت راني و مي گساري. اين كارها در حال حاضر دارد انجام مي گيرد.1 <<دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط فساد و فحشا سعي مي كند جوان هاي ما را از دست ما بگيرد. كاري كه از لحاظ فرهنگي دشمن مي كند تنها يك تهاجم فرهنگي نيست، بلكه بايد گفت يك شبيخون فرهنگي،يك غارت فرهنگي ويك قتل عام فرهنگي است. امروز دشمن دارداين كاررا با ما ميكند2>> --------------------- 1-بيانات مقام معظّم رهبرى، روزنامه جمهورى اسلامى، 22 مرداد 1372، ص 3 2-بيانات مقام معظّم رهبرى در ديدار با فرماندهان نيروى مقاومت بسيج، 22 تير 1377 ايشان در فرمايشات ديگري، به ناتوي فرهنگي دشمن نيز اشاره كردند; << يعني همان گونه كه دشمن در جهت نظامي و اهداف نظامي يك نيرويي به نام ناتو (ناتوي نظامي) در اختيار دارد، اهداف فرهنگي خود را نيز با تشكيل يك ناتوي فرهنگي به پيش مي برد. ايشان در مقابل اين تهاجم و ناتوي فرهنگي دشمن راه كار مهندسي فرهنگي را مطرح نمودند>>.1 بر همين اساس است كه استعمار با ارائه الگوهايي براي افراد جوامع، درجهت وابستگي فرهنگي آنان مي كوشد و فرهنگ خود را به گونه اي القا مي كند كه ملل استعمارشده فرهنگ اصيل خويش را رها كرده و مجذوب فرهنگ او شوند. جوان چون هنوز از پختگي لازم در مورد دين برخوردار نيست و به آن حد از شناخت و عرفان مذهبي نرسيده است تا لغزش افراد را به حساب خود آنها بگذارد نه دين و مذهبشان، به محض ديدن خلاف و اشتباه در اعمال الگوها و كساني كه به طرف دين دعوت مي كنند، آن را به حساب دين و اخلاق و فضيلت مي گذارد و از اين رو، تمام ديدگاه ها و آرزوهايش به يكباره فرو ريخته، نسبت به همه چيز بدبين ميشود. از همين روست كه مي گويند لغزش الگو و كسي كه به عنوان منادي دين مطرح است خطرناك ترين وضع براي نسل جوان است. براي افرادي كه دين و مذهب كاملا برايشان جا افتاده باشد، اين مسائل مشكلاتي را ايجاد نمي كند; زيرا آنها مي دانند كه هر شخص ممكن است دچار خطا و اشتباه گردد و يا ممكن است هواي نفس بر شخص غالب شود و اعمالي را بر خلاف دين و مذهب مرتكب گردد. ----------------------------------- 1-بيانات مقام معظّم رهبرى در ديدار با فرماندهان نيروى مقاومت بسيج، 22 تير 1377 تاثیرفردی فرهنگ بیگانه دردین گریزی جوانان الف) غفلت زدگی ب) بی هویتی ج) غارت فکری جوان اگردارای معرفت کافی ازمفهوم انسان باشدوبه سئوالات اساسی ازکجا آمده ام ،آمدنم بهرچه بود وبه کجا میروم ودلیل حیات خودرا آگاهانه بررسی کرده وبه درستی پاسخگوباشد،هرگزدچارفرهنگ زدگی نمی گرددولی بانداشتن بصیرت ومعرفت نسبت به خویش تحت تاثیرفرهنگ بیگانه قرارمی گیرد.که از آثار فردی فرهنگ بیگانه،غفلت زدگی،بی هویتی وغارت زدگی فکری است،که منشادین گریزی جوانان میگردد. الف) غفلت زدگی درعصرحاضرتمام تلاش بیگانگان ازدین،تهاجم به فرهنگ ناب اسلامی وسست کردن بنیادهای اعتقادی جوانان میباشد،دراین راستابااستفاده ازرسانه های مختلف ازجمله ساختن فیلمها،سریالها،حتی تغییر جهت واستفاده ابزاری ازموسیقی وهنروفضای مجازی ونوشتن طنزهاورمان هایی که هدفی جزاشاعه دین گریزی ندارند. <<غفلت وعدم تفکرجوانان درباره دین سبب شده ،به دنبال تطبیق توانمندی های ذهنی خویش برآیدودینی را بپذیرد که باسطح تفکراو متناسب باشد،ازسویی می خواهدهمه آموزه های دین را باعقل خود بسنجد،این خوددلیلی خواهدشد که هویت دینی جوانان به درستی شکل نگیرد ودچاربحران شناختی نسبت به آموزه های دینی وسپس دین گریزی گردد،پس ضعف معرفتی وتبلیغات مسموم فرهنگ بیگانه وعدم تفکر درباره دین اورا به این وادی می کشاند>>. ------------------------- علی شکوهی بردشت غیرمستقیم-علل دین گریزی جوانان ص22 غفلت متخصصان گاه غفلت ازسوی متخصصان است که نسبت به پاسخگویی به نیازهای فکری جوانان کوتاهی کرده اند. استادشهیدمرتضی مطهری رمزانحراف های نسل جوان را،درعدم پاسخگویی به نیازهای آنان می داند ومی گوید: <<ریشه بیشترانحرافات دینی واخلاقی نسل جوان رادر لابلای افکار وعقاید آنان باید جست فکراین نسل ازنظرمذهبی، چنان که بایدراهنمایی نشده است وازاین نظر فوق العاده نیازمند است>>.1 امروزدشمن ازاین چالش به نفع خویش بهره برداری کرده وبا تسخیرافکار وعقاید آنان وباارائه شعارهایی مثل :آزادی واستقلال فردی ،آنان را ازحدومرزدینی خارج ساخته است وباشعارآزادیهای بی قیدوشرط،اساس خانواده را نشانه گرفته وبه بی بند وباری وابتذال کشیدن آنان اقدام نموده است . انسانی که درعرصه دین ازبصیرت کافی برخوردار نباشدهرگاه حق باطل راباهم بیامیزند ،دچارسرگشتگی گشته ومردد میگردد،نمی داندراه حق وباطل کدام است . ----------------------- مرتضی مطهری –تعلیم وتربیت دراسلام ص47 زمانی که انسان دچاراین تردیدوسرگشتگی گردید،بیگانگان بدنبال راه نفوذفرهنگی می گردندوازاین تحیراستفاده کرده واورا به سوی خویش می کشانند،راهکار این است که هرگاه دچارتحیرشدی : << خودرابرکتاب خداعرضه کن،پس اگرراهت راه قرآن بودوزهدمطلوب قرآن راداشتی وبه آنچه قرآن دعوت کرده راغب، وازآنچه توراازآن برحذرداشته، ترسان بودی،پس ثابت باش وبشارت بادبرتو،که دراین صورت آنچه بدخواهان درباره توگویند به توآسیب نخواهدرساند.اگرباعرضه خود بر قرآن ،خودراخلاف راه قرآن یافتی،دراین صورت چه چیزی تورامغرور میکند؟>>1 کسانی که درزمینه دین بصیرت پیداکرده اند،ازسرزنش سرزنش کنندگان نمی ترسندودردام آنها گرفتارنخواهدشد.سرگشتگی،حاصل تزلزل دراعتقادات است.حتی دردوران ائمه معصومین (ع) بارها دیده شده که ازنزدیکانشان دچارانحراف شده اند،چون بصیرت کافی پیدانکرده بودند،اسیرخودخواهی ودستخوش انحرافات روز گردیده وبه بیراهه رفتند. هرجافتنه ای برپا می شودشاهد درهم تنیده شدن مسائل ،ایجادابهام وبهم آمیختن حق وباطل خواهیم بود. << لیمیزالله الخبیث من الطیب، تا خداوند ناپاک را از پاک جدا سازد>>2 ------------------- 1-ابن شعبه حرانی –تحف العقول 2-قرآن کریم-سوره انفال آیه32 انسانها گاهی خودرا به خواب میزنند،میدانند حق چیست امابدنبال باطل راه می افتندودر دام فرهنگ بیگانه ازدین گرفتارمی شوند. باغرق شدن درظواهر زندگی (مدگرایی)ازمسیرحق دورگشته ودچاردین گریزی می گردند. ب) بی هویتی باغرق شدن در دام فرهنگ بیگانه ازدین، آدمی به جایی می رسد که آنجا مکرونیرنگ ،جایگزین عقل وفرهنگ دینی شده ورقص وساز و آواز ،نام هنر به خودگرفته است.هرزگی وبی عفتی را آزادی بداندوظلم وزور را،مردانگی تلقی کند. این فرهنگ ره آوردی جزفرارازدایره دین نخواهدداشت. بی هویتی (پوچ گرایی): نشناختن راه سعادت است. لذت جویی ظاهری، انسان غرب زده دین گریز را به جایی می رساند که دشمنان فرهنگ اسلامی همچون عروسک ،اورا به هرسویی کشانده وبرای مقاصد خود ازآنان بهره بگیرند. << مشکل اینجاست که این جوانان بسیاری ازمطالب اساسی دین وارزشی خودراآنطور که باید وشاید،ازنظرفکری ونظری حل نکرده اند>>1 علی(ع) می فرماید:<<اگرحق ازباطل جداوخالص می گشت ،زبان دشمنان قطع می گردید،اما قسمتی ازحق وقسمتی ازباطل رامی گیرند وبه هم می آمیزند>>2. ـــــــــــــــــــــــــ 1-محمدتقی مصباح یزدی –زلال نگاه ص33 2-سیدرضی-نهج البلاغه- خطبه 50 ج)غارت زدگی فکری دین برنامه چگونه زندگی کردن انسان براساس دستورات الهی است،اگر زندگی برمبنای دستورات الهی نباشد و با فرهنگ دین گریزی توام شود، انسان را ازفرهنگ اصیل اسلامی جدا می سازد و او را بدنبال منفعت طلبی می کشاند. انسان تصور می کند به دنبال منفعت خویش است ، درصورتیکه خود بازیچه منفعت طلبی آن فرهنگ سازان بیگانه ازدین قرار گرفته است. <<چون بلایی فرا میرسد،اموال خودرا سپر جانتان سازید،وچون حادثه ای پیش آید جان خود را فدای دینتان کنید وبدانید هلاک شده کسی است که دینش تباه شود وغارت زده،کسی است که دینش را بربایند>>1 دشمنان ادیان الهی همواره چهره بدی ازدین ارائه کرده اند که باعث دین گریزی جوانان شده است. جوانانی که ازشناخت کافی نسبت به معارف دینی برخوردار نباشند،دردام آنان گرفتارمی شوند. << دین درعرف قرآن عبارتست ازسنت های اجتماعی که در جامعه جاری است،این سنت های اجتماعی (دین) فطری وحق است که منحصر دراسلام می باشد>>.2 درراستای آموزه های دینی می توان زندگی کامل را رغم زد وازغارت زدگی فکری جلوگیری نمود.خداوند برنامه زندگی را برای ما انسانها درقالب دین ارائه فرموده است وبارعایت آن می توان مسیرتعالی راطی کرد. ــــــــــــــــــــــــــــــ 1- شیخ حرعاملی- وسائل الشیعه- جلد11ص 451 2- علامه سیدمحمدحسین طباطبایی – تفسیرالمیزان-جلد10ص195 فرهنگ سازان بدون اندیشه دینی، همواره بدنبال راهکارهایی هستند که نیروهای مذهبی وجوان را دچار دین گریزی کنندوازراهی برای لطمه زدن به دین وارد می شوند. << دشمن هم اکنون فعالیت خود را به صورت عمده در دو بخش متمرکز ساخته است.یک بخش مربوط به حوزه فکر ونظر است که دشمن دراین عرصه می کوشد درافکار اندیشه ها وباورهای مردم اثر بگذاردوایمان جوانان را هدف قرار دهد، اما بخش دیگر مربوط به حوزه عمل است، در این بخش دشمن تلاش می کندزمینه هایی فراهم آورد تا جوانان کشور ما به مفاسد اخلاقی گرفتار آیند>>1 یکی ازعوامل دین گریزی ، انجام کارهای ناپسند وگناه و خارج از محدوده دین می باشد،قرآن کریم در این خصوص می فرماید: << ثم کان عاقبة الذین أسآءوأالسوآی اَن کذبوا بایات الله وکانوا بها یستهزءون سپس سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند، به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند وآنرا به مسخره گرفتند>>2 زمانیکه انسان دچار حریم شکنی دینی ناشی ازفرهنگ بیگانه شد،ازهیچ انحرافی دور نیست ،یکی ازاین مصادیق،حضوردرمجالس لهو ولعب وگناه است که به جزغفلت وحسرت،هتک حرمت ها وقتل نفسها هیچ ثمره ای به دنبال ندارد. << خداوند درسوره نور،تاکید به ازدواج برای مبارزه با فساد داشته است>>3 خداوند به تمام نیازهای بشرتوجه داشته وهمه آنها را باحد ومرزدرنظر گرفته است. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1-محمدتقی مصباح یزدی-زلال نگاه-ص 90 2- قرآن کریم –سوره روم آیه 10 3-سید محمدحسین طباطبایی –تفسیر المیزان –سوره نور-آیه 32 تاثیر اجتماعی فرهنگ بیگانه بردین گریزی جوانان درجوامع اسلامی فرهنگ بیگانه ازنظر اجتماعی نیزبردین گریزی جوانان تاثیر می گذارد از جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد: الف) اشاعه زشتیها ب) تقلید از دنیای غرب ج) مسخ فرهنگی الف)اشاعه زشتی ها ازشیوه های عملی دشمن درجهت نابودی فرهنگ ملی واسلامی،ارائه معیارهای ارزشی فرهنگ غرب والقای آن به افراد جامعه می باشد درصورتیکه این معیارها ساخته وپرداخته علم وشناخت ناقص آنان از انسان وابعاد وجودی او است. قرآن در باره خطر اشاعه زشتیها در جامعه هشدار می دهد: << کسانی که دوست دارند زشتی در میان مردم با ایمان شیوع یابد عذاب درد ناکی برای آنها در دنیا وآخرت است>>.1 یکی از راههایی که دشمنان دین از آن وارد شده اند تغییر سبک زندگی است. بااشاعه سه عنصر اصلی پول،رفاه طلبی ولذت جویی وقرار دادن آنه به عنوان پایه زندگی، سعی در دین گریزی جوانان نموده وموفقیت هایی دراین زمینه به دست آورده اند. امروز ما اسیر دیواری شده ایم که آجرنادانی ها آنراساخته اند. ــــــــــــــــــــــــــــــ 1-قرآن کریم-سوره نور –آیه 19 امام صادق (ع) فرموده اند ((حب الدنیا رأس کل خطیئه)) اصل واساس گناه دوستی با دنیاست.1 رفاه مادی ولذت بردن بی حد وحصرولجام گسیخته در زندگی وسرانجام،زندگی در چارچوب حیات مادی وحیوانی، به دوراز معنویات واخلاق وانسانیت در مسیر لذت بیشتراورا ازتکامل باز می دارد وفرار ازدائره شرع ودین را برایش رقم می زند. ب)تقلیدازدنیای غرب آنچه امروزه بشر باآن دست به گریبان است، استعمار است.گاه این استعمار،جنبه فرهنگی به خود می گیرد. دشمنان دین اسلام به دنبال حذف هویت دینی امت اسلام هستند،زیرا که با گرفتن این هویت ازجامعه دینی امتها را همچون رباتهای آهنی به هرسو که بخواهند هدایت می کنند. درفرهنگ بیگانه ازدین << انسان با معنویت وباتقوا، چنانچه ازسرمایه های مادی بی بهره باشد انسان مرتجع وغیر متمدن است ولی انسان بی بندوبار،رفاه طلب ، سودجو، ثروت اندوز، چپاولگر و بی دین و لامذهب ، انسانی متمدن ومتخصص وهماهنگ با زندگی مدرن امروز معرفی می شود>>.2 تقلیدازدنیای غرب باید آگاهانه ودرچارچوب عقل ومصلحت باشد،چون تقلید بی چون وچرا ازتمام روشهای غربیان به معنی قبول بسیاری از رذائل وپلیدیهای اجتماعی است.تقلیدکورکورانه وغیرعاقلانه نه تنها ذلت رابرای آنان به ارمغان می آورد،بلکه هر روز آنان را از مسیرحقیقی کمال دور خواهد ساخت. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1-لطیف راشدی – غررالحکم ودررالکلم-ص430 2- فریدون موحدنیا-مقاله پژوهشی-معیارهای فرهنگ غرب ج) مسخ فرهنگی پدیده تقلید ومدگرایی ، الگوبرداری ازشیوه زندگی آنها ودرنتیجه دوری ازفرهنگ غنی اسلام است. انحطاط مسلمین امروزه در همین راستا می باشد.اگرانسان رشد رادر ظواهر زندگی مادی بداند وبه فرهنگ خویش بی توجه باشد،به دنبال زرق وبرقهای ظاهری غرب راه افتاده ودچارمسخ فرهنگی خواهدشد. << تفسیرهای غلط ازدین وبرداشت های اشتباه ، توسط جوانان که درحال جستجوی فلسفه زندگی هستند سبب می شود آنرا به تدریج کنارگذاشته وحتی دین را امری دست وپاگیر درمسیر زندگی تلقی کرده وحالت گریز نسبت به آن پیدا کنند.>>1 فرهنگ بیگانه با شکستن حریم دین در نوع پوشش ، حتی با نشانه گرفتن حجاب ومحدود شدن انسان به بُعد حیوانی اعتقادات اورا از او می گیرند وبا تقلید ومسخ فرهنگی اورا در دام حیوانیت گرفتار کرده است، درصورتیکه دین ارزش زیادی برای بشر قائل است وبرای زندگی او الگوی کامل ارائه داده است. << اعتقاد به خدا وپیامبران وقیامت نوعی تعهد درانسان بوجود می آورد ومصونیت انسان را در برابریورش فرهنگی دشمن ایجاد می کند>>2 ترفندهای رسانه ای غرب وآشنایی آنان بامغالطه کلامی وشیوه های اقناع ونفوذ ومهارتی که درجنگ روانی حضوردارندباعث پیشبرد آنان دردین گریزی جوانان خواهدشد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- علی شکوهی علل دین گریزی جوانان ازمنظر قرآن وروایات 2- حسین امانلو- بشقابهای سمی- صفحه 304 مطبوعات،مجله های گمراه کننده،فیلم های مبتذل ازعوامل فرهنگی دشمن برای دین گریزی جوان به شمار می آیند.ازعوامل تاثیرگذاری فرهنگ بیگانه درماهواره،لذت گرایی،ودور بودن از فضاهای معنوی،تنوع وتبلیغ سبک های زندگی متنوع غربی با قالبهای شرق پسند،هویت زدایی ازمفهوم خانواده ونهادینه سازی رذائل اخلاقی درخانواده ها می باشد.باقالب کردن فرهنگ برهنگی، برهنگی فرهنگی رابه آنان القاء می کنند. <<جهان امروز فقط به فکرمنافع خویش است،برای به دست آوردن ورسیدن به مقاصدش ازهرراهی وارد می شود.گاهی با شعار آزادی، گاهی با شعار حقوق بشر، گاهی فریاد جدایی دین از سیاست راسر می دهد وگاهی با شعارغرب مهد تمدن وآزادی، انسانها را به بردگی فکری وسقوط می کشاند.>>1 <<این دیوارها که دور دنیاکشیده اند وبه نام کشور ووطن خواندند، ازفکر محدود بشر پیداشده وعلم محیط خدا،فوق این کشورهاست،دنیا وطن توده بشر است وهمه افراد باید درآن به سعادت در دو جهان برسند واین سعادت پیروی از قانون خداست که به تمام احتیاجات همه دوره های زندگی این جهان وآن جهان احاطه دارد>>2 <<امام علی (ع) می فرماید مردمی کوردلندکه گوشهایشان درسخن حق ناشنواست ودیده هایشان دردیدن نابینا،کسانی که حق را ازباطل می جویندوبا اطاعت مخلوق راه معصیت خالق را می پویند>>3 ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1-مرتضی مطهری –مسئله حجاب ص 201 2- روح الله الموسوی الخمینی-کشف الاسرار 3- نهج البلاغه سیدرضی ترجمه دشتی ازآثار فرهنگ بیگانه تحت سلطه بردن ونفوذ در مرزهای جغرافیایی واستعمار آنها می باشد.امام صادق(ع) فرمودند: << دانشمندان پیروان ما همانندمرزدارانی هستندکه دربرابر لشگر ابلیس صف کشیده اندوازحمله کردن آنان به افرادی که قدرت دفاع ندارندجلوگیری می کنند>>.1 << سرای دنیا سرای کشمکش ودرگیری برسر منافع است وهوس از طریق اختلاف وکشمکش پدیدار می شود تا اختلاف درجامعه بشری را بوجود آورد>>2 هرجاصحبت ازمنافع دنیوی میشود»طبقات جامعه بوجود می آیند عده ای استمارگروعده ای استعمار شده پس ،،شکاف طبقاتی نیز از آثارفرهنگ بیگانه است،، این شکاف باعث اختلاف بین امتها میشود، اگر شناخت صحیحی ازفرهنگ اسلامی خویش داشته باشند دچاردین گریزی نمیشوند. <<واین همه قوانین واین همه حقوق بشر،نوشته شده است،اماتاریخ اعمال حقوق بشررانشان نمیدهد زیرا که طبیعت بشررانتوانسته اند اصلاح کنند وآن هم ناشی ازخودخواهی انسان است.انبیاء الهی ،انگشتشان رادرست گذاشته اند روی همین نفس ،مادر بتها نفس است واین بیچاره اولاد آدم فقط یک گناه داردکه نمیتوانداز عهده نفسش برآید>> 3 انسان که ازعهده نفسش برنیاید،بدنبال هوای نفس وخودخواهیهای خود به راه میافتد، وبرای ،رسیدن به خواسته هایش به هر بی عدالتی تن می دهدوبه هروسیله ای تمسک می جوید. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1-احمد طبرسی – احتجاج- مشهد-نشر مرتضی 2- سیدمحمدحسین طباطبایی –تفسیر المیزان –ج 1-ص117 3- محمدتقی جعفری –سخنرانی مجله راه راستان-ص29-1387 نفوذ فرهنگی دشمنان مابرای اشاعه فرهنگ دین گریزی درجوانان از راههای زیراقدام نموده اند: 1- ایجادانحراف اخلاقی وجنسی با اشاعه فرهنگ مد گرایی ووابستگی فرهنگی 2-ترویج اندیشه جدایی دین از سیاست بااشاعه فرهنگ دنیادوستی. 3-حرکت نرم درپوشش علمی باجذب مغزهای جوانان مستعد. 4-ترویج آزادیخواهی به سبک غرب برای اشاعه فحشاء وفساد. 5-پوشش رسانه ایی نیرومند برکشورهای جهان به ویژه کشورهای مسلمان 6-تهاجم به مقدسات دینی برای از بین بردن جایگاه آن در جامعه اسلامی. 7-اشاعه رمانهای مبتذل دربین جوانان. 8-تهاجم فرهنگی باشعار نو گرایی وتجدد. <<ماهواره ها چشم های ناپاک قرن بیستم هستند که به عنوان ،خطری ،نابود کننده فرهنگ دینی مارامورد حمله قرار داده اند.>>1 _________________________________ 1-حسین امانلو-بشقابهای سمی -317 نتیجه فرهنگ در برگیرنده اعتقادات ، ارزش ها و باور ها و اخلاق ورفتار های متاثراز این اعتقادات و باور ها ست فرهنگ بیگانه، همان اعتقادات ، ارزشها ،باور ها و اخلاقی که از بیرون از جامعه دینی ما وارد جامعه اسلامی شده و با هدف از بین بردن باور ها و اعتقادات دینی است ، به دنبال تغییرفرهنگ و دین گریزی در قشر جوان ها هستند . دین گریزی وقتی به وجود می آید که این باور های غلط در نهادآدمی شکل گرفته و با الگو برداری از شیوه زندگی کسانی که از دایره احکام الهی خارج هستند ،رفته رفته از حوزه دین خارج شده و بدنبال باید ها ونباید هاساخته وپرداخته بشر است راه می افتند . تاثیر فرهنگ بیگانه بر ابعاد مختلفی وارد می شود که در این جا به بعد فردی و اجتماعی آن پرداخته شده است . با ورود فرهنگ بیگانه و تغییر باور ها ، از جمله تاثیر فردی فرهنگ بیگانه بر دین گریزی جوانان غفلت ، بی هویتی و غارت زدگی فکری می باشد. نتایج آن بر روی اجتماع با اشاعه زشتی ها در جامعه اسلامی و تقلید از دنیای غرب ، مسخ فرهنگی و غارت فرهنگی صورت گرفته است. نظر کارشناسان و محققان غیر دینی ، برای رشد جامعه ، انسان محوری است ولی امروزه جوامع بشری نتوانسته پاسخگوی رشد و تعالی انسانها شود ،لذا فرهنگ ناشی از این اندیشه ، برای دیگران هم سودی ندارد مبلغان دینی برای حفظ ارزش های اسلامی، شایسته است در این زمینه تلاش کرده وبا تحقیق در موارد دیگر از تاثیرات فرهنگ بیگانه بردین گریزی جوانان بپردازند.تادررفع معضل دین گریزی جوانان موثر باشد. منابع * قرآن کریم * نهج البلاغه امان لو حسین - بشقاب های سمی – تهران چاپ3- فراهنگ اندیشه باشتنی فاطمه(مقاله تحقیقی) – دین گریزی جوانان نشر مکاتب و اندیشه 45 بشیری ابوالقاسم – مقاله تحقیقی تهاجم فرهنگی 1384 عبدالله جوادی آملی-ادب فنای مقربان – ناشر اسراء خامنه ایی سید علی بيانات مقام معظّم رهبرى، روزنامه جمهورى اسلامى، 22 مرداد 1372 خامنه ایی سید علی بيانات مقام معظّم رهبرى در ديدار با فرماندهان نيروى مقاومت بسيج، 22 تير 1377 جعفری محمد تقی – سخنرانی – راه راستان- مرداد 87 حرانی ابن شعبه- تحف العقول عن آل الرسول – علی اکبر غفاری – قم انتشارات اسلامی 1416 ق حسینی دشتی سیدمصطفی -معارف و معاریف جلد 4 ص 577-جلد 3 ص 341 راشدی لطیف– غررالحکم ودررالکلم قم چاپ زائر -چ دوم 1389 ساجدی ابوالفضل دین گریزی موسسه آموزشی پژو هشی امام خمینی شکوهی علی علل دین گریزی جوانان ازمنظر قرآن وروایات –قم بوستان کتاب چاپ چهارم طبرسی احمد – احتجاج – مشهد نشر مرتضی طباطبایی سید محمد حسین تفسیر المیزان انتشارات اسماعیلیان قم عاملی-شیخ حر-وسایل الشیعه-موسسه آل البیقم-1412ق محمدعباسی –مقاله پزوهشی- عوامل دین گریزی وگرایش جوانان به فرهنگ غرب-معرفت16-1386 مصباح یزدی - مشکات هدایت-انتشارات پژوهشی امام خمینی-قم 1388 مطهری مرتضی –تعلیم وتربیت دراسلام –تهران- صدرا-1380 موسوی الخمینی –کشف الاسرار -تهران- نشرآثار امام خمینی فریدون موحدنیا-مقاله پژوهشی-معیارهای فرهنگ غرب مو ضوع :تاثیر فرهنگ بیگانه در دین گریزی جوانان حوزه علمیه امام خمینی کرمانشاه استاد راهنما نسرین خوش روش گروه : افق نرجس بانو افشاری شهین بهمنی ندا مطاعی 1395 چکیده فرهنگ مجموعه ایی از آداب و رسوم و باید ها و نباید هاست که در هر جامعه مطرح می باشد ، به طور طبیعی لازمه جامعه اسلامی ،فرهنگ اسلامی است در این میان دشمنان سعی دارند که در فرهنگ غنی اسلام و تغییر عرف جامعه اسلامی ، موجب دین گریزی جوانان شوند .در این تحقیق از آثار فردی فرهنگ بیگانه بر دین گریزی جوانان که سبب غفلت و بی هویتی و غارت زدگی فکری شده است و از آثار اجتماعی تاثیر فرهنگ بیگانه بر دین گریزی جوانان که اشاعه زشتی ها ، تقلید از دنیای غرب ،مسخ فرهنگی می باشد سخن به میان آورده است . هدف از این تحقیق شناساندن تاثیر فرهنگ بیگانه بر دین گریزی جوانان است که با معرفت افزایی می توان از تاثیر آن کاســــت و از فرهنگ اسلامی حفاظت کرد. کلید واژه : فرهنگ ، فرهنگ بیگانه ، دین دین گریزی مقدمه فرهنگ مجموعه ایی از آداب و رسوم و باید ها و نباید ها که در هر جامعه مطرح می باشد ، به طور طبیعی لازمه جامعه اسلامی ،فرهنگ اسلامی است در این میان دشمنان سعی دارند که در فرهنگ غنی اسلام و تغییر عرف جامعه اسلامی ، موجب دین گریزی جوانان شوند.اگر نسبت به این مطلب مهم توجه نشود باعث از بین رفتن بنیاد های فکری اعتقادی جوانان جامعه و دین گریزی آنان گردد در این تحقیق سعی شده است به تاثیر فرهنگ بیگانه بر دین گریزی جوانان به روش فیش برداری و کتابخانه ایی به بررسی این تاثیر پرداخته شده و به آثار فردی آن از جمله غفلت بی هویتی و غارت زدگی فکری توجه شود در ادامه به تاثیر اجتماعی آن که شامل اشاعه زشتی ها در جامعه اسلامی و تقلید از دنیای غرب و مسخ فرهنگی است برسیم.این تحقیق جنبه کار بردی برای مراکز علمی آموزشی را دارد پیشینه تحقیق با استفاده ازکتب: وسایل الشیعه مولف:شیخ حرعاملی و تحف العقول مولف:ابن شعبه حرانی و پیشینه کنونی از کتاب های کشف الاسرار مولف روح الله موسوی خمینی (ره) و تعلیم وتربیت مولف مرتضی مطهری و کتب و مقاله ه ای تحقیقی دیگر بهره گرفته شده است. مفهوم شناسی تعریف فرهنگ جامعه شناسان برای واژه فرهنگ حدود پانصد معنا ذکر کرده اند که پرداختن به تک تک آنها و بررسی نقاط ضعف و قوت هر یک از معانی ومقایسه آن با دین بسی دشوار خواهد بود.ما در این جا سه نوع تعریف که هر یک شامل تعداد زیادی از تعاریف می شود را مطرح نموده ، سپس رابطه دین با هر یک را بررسی خواهیم کرد. در برخی تعاریف، فرهنگ در برگیرنده اعتقادات ارزش ها و اخلاق و رفتار های متاثر از این سه نوع و همچنین آداب و رسوم و عرف یک جامعه معین، تعریف می شود.آداب ورسوم گاه شالوده اصلی فرهنگ تلقی می شود و ظاهر رفتارها ، بدون در نظر گرفتن پایه های اعتقادی آن ، به عنوان فرهنگ یک جامعه معرفی میگردد. گاه فرهنگ را به عنوان عاملی که به زندگی انسان معنا میدهد و آن را جهت می بخشد شناخته اند.(1) رابطه ی دین و فرهنگ دین عبارتست از مجموعه ایی از باور های قلبی و رفتار های عملی متناسب ، با آن باورها ، به این صورت جزء فرهنگ تلقی می شود . زیرا فرهنگ در این دیدگاه ،هم شامل باور های قلبی ، دینی و غیر دینی و هم شامل رفتار ها واخلاق وآداب و رسوم دینی وغیر دینی است.از این رو،دین جزء فرهنگ و زیر مجموعه ای از آن محسوب می شود.(2) --------------------------- 1-سیدمصطفی حسینی دشتی معارف و معاریف جلد 4 ص 577-جلد 3 ص 341 2- محمد تقی مصباح یزدی-مشکات هدایت ص 152 و 153 اگر دین را با تعریف دوم فرهنگ مقایسه کنیم ، از آن جا که در این نوع از تعاریف ظاهر رفتار و آداب رسوم به عنوان فرهنگ شناخته شده ، رابطه دین با فرهنگ مثال دومجموعه ای که فقط در بخشی از اعضا مشترک هستند، قابل شناسایی است ودراین دیدگاه دین بصورت کامل جزء فرهنگ نیست وفرهنگ زیر مجموعه ای از دین نمی باشد.تعریف فرهنگ به عاملی که به زندگی انسان معنا وجهت میدهد منطقی ترین سخن دراین واژه می باشد. معنادار بودن زندگی انسان یعنی چه؟ اگر برخی ازرفتارهای انسان را با حیوان مقایسه کنیم ،خواهیم دید، علی رغم برخی تفاوتهای شکلی ماهیت این دوگونه رفتار یکی است.انسان وحیوان هردوبه هنگام گرسنگی به دنبال غذا ورفع گرسنگی می روند وخود را سیرمی کنند،اما درراستای این رفع غریزه ممکن است رفتارانسان بار ارزشی مثبت یامنفی پیداکند. بطورمثال: غذای دیگران را دزدیده وخود را سیرکند،که خودتجاوز ودزدی است که بارمنفی دارد. همچنین درجامعه دینی یک سلسله ازرفتارهاوجود داردکه دارای ارزش مثبت یا منفی هستند.به عنوان نمونه غیبت کردن وروزه خواری دراسلام دارای ارزش منفی ،ورازداری وروزه گرفتن دارای ارزش مثبت هستند. بدیهی است فرهنگی که ارزشها راتابع قرارداداجتماعی می داند،ودرنتیجه اخلاق وامورارزشی رانسبی، متغیر وتابع امیال انسانی میشناسد.وفرهنگی که معناداری ارزشها را تابع امور واقعی مستقل ازخوش آمد وبدآمد انسانها می داند،این امورواقعی همان چیزهایی است که متن عالم هستی را پرکرده است وبا راهنمایی عقل و وحی قابل شناسایی است وبا تغییر ذائقه انسانها متحول نمی شود. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ محمد تقی مصباح یزدی-مشکات هدایت ص 151 و 152 دین الهی دین،مجموعه عقاید،اخلاق ،قوانین ومقررات اجرایی است که خداوندآن را برای هدایت بشرفرستاده است تا انسان درپرتوتعالیم آن هواوهوس خودراکنترل وآزادی خودراتامین کند. << دین واکنش به تهدیدبی معنایی درزندگی بشروکوششی برای نگریستن به جهان به صورت یک واقعیت معناداراست،سّرحاجت انسان به دین،جاودانه بودن وزندگی اُخروی اوست .کارکرد دین بین آدمی،جهان و زندگی خویشتن او،آشتی برقرار می کندوهمه چیزرا به دید مثبت می نگرد>>1 اِشکال کار خودمائیم، که بانداشتن معرفت کافی ازدین، اجازه ورود فرهنگ بیگانه ازدین رابه زندگیمان می دهیم واجازه می دهیم مارا به هرکجا که می خواهد ببرد.درحالیکه فرهنگ غنی اسلام برای تمام امور زندگی بشروراههای سعادت وتکامل اوبرنامه دارد. <<انسان متوهم می پندارد که می تواندبه طورمستقل وتنها باتکیه بر عقل خودبنیاد،برهمه حیثیتهاوجهات وجودی اش فائق آید و با تکیه برآرای عمومی وایجاد افکار عمومی یاحاکمیت اکثریت یا بنیان کردن اموربر اساس محوریت انسان ،به نام اومانیسم ، دغدغه های روزگارش را به سامان برساند>>2. انسانی که خودمدارشد،موهبت بزرگ الهی یعنی همان دین که می تواند اورا ازتمام تحریفها وتهدید ها نجات دهد،به فراموشی می سپاردوبه دنبال راهکارجدید است. ---------------------------- 1و 2 - عبدالله جوادی آملی-ادب فنای مقربان ص 11-12-46 <<پیچیده ترین موجود درنظام هستی ،انسان است وتنها انسان آفرین ،می تواند نیازهای صادق اورا ازکاذب وانتظارات واقعی اورا ازغیرواقعی به اوبنمایاند>>.1 بشربرای تکامل وپیشرفت خودبایدجلوی نفوذوتاثیرفرهنگ بیگانه رابگیرد تادچاردین گریزی نشودوازمسیرکمال خودفاصله نگیرد.ازآثارفردی فرهنگ بیگانه ،توحش حیوانی برای انسان است که درتاریخ به وضوح می بینیم.پس معناداری زندگی انسان بستگی به نحوه نگرش اوبه جهان وانسان داردکه جهان بینی ،خودنظام عقیدتی ونظام ارزشی راشکل می دهد ورفتارانسان نیزتابعی ازنظام ارزشی اوست. مسلمانان عامل معناداری وجهت دهی زندگی انسان را دین می دانند،درنتیجه ،فرهنگ منطبق بر دین برای آنهامعنا پیدا می کند. ارزشهادرجامعه دینی به صورت دوگانه ذیل تعریف میشوند: 1-ارزشهای ثابت وغیرقابل تغییرکه ازباورهای دینی سرچشمه می گیرند. 2-ارزشهای ناشی ازآداب ورسوم وقراردادهای اجتماعی که قابل تغییرهستند، گروه دوم هیچ گزندی به گروه اول نمی زنندزیراکه ازدوخاستگاه متفاوت نشات گرفته اند. ------------------ 1- محمدتقی مصباح یزدی - مشکات هدایت-ص153 بنابراین ،درجوامع دینی اگرارزشهای ثابت و غیرقابل تغییرتثبیت شوندوبراساس آنها قوانین ،برنامه ریزی واجراشوند، دوبال برای تکامل انسان خواهندشد.ولی اگرخواسته های بشری باعلم ناقص اودراولویت قرارگیرداورادچارسرگشتگی وپدیده تقلیدازفرهنگ های بیگانه ازدین ودرنهایت (فرار ازبایدها ونبایدهای دین )یا به عبارتی دین گریزی به خصوص درقشری که فرهنگ دینی درآنهاریشه دارنشده (جوانان) خواهدشد. مقام معظّم رهبري از اين توطئه شوم چنين نقاب برمي گيرند: يكي از راه هاي تهاجم فرهنگي اين بود كه سعي كنند جوانان مؤمن را از پاي بندي هاي متعصبانه به ايمان ـ كه همان چيزي است كه يك تمدن را نگه مي دارد ـ منصرف كنند; مانند همان كاري كه در قرن هاي گذشته در "اندلس" كردند; جوان ها را ريختند در عالم فساد، شهوت راني و مي گساري. اين كارها در حال حاضر دارد انجام مي گيرد.1 <<دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط فساد و فحشا سعي مي كند جوان هاي ما را از دست ما بگيرد. كاري كه از لحاظ فرهنگي دشمن مي كند تنها يك تهاجم فرهنگي نيست، بلكه بايد گفت يك شبيخون فرهنگي،يك غارت فرهنگي ويك قتل عام فرهنگي است. امروز دشمن دارداين كاررا با ما ميكند2>> --------------------- 1-بيانات مقام معظّم رهبرى، روزنامه جمهورى اسلامى، 22 مرداد 1372، ص 3 2-بيانات مقام معظّم رهبرى در ديدار با فرماندهان نيروى مقاومت بسيج، 22 تير 1377 ايشان در فرمايشات ديگري، به ناتوي فرهنگي دشمن نيز اشاره كردند; << يعني همان گونه كه دشمن در جهت نظامي و اهداف نظامي يك نيرويي به نام ناتو (ناتوي نظامي) در اختيار دارد، اهداف فرهنگي خود را نيز با تشكيل يك ناتوي فرهنگي به پيش مي برد. ايشان در مقابل اين تهاجم و ناتوي فرهنگي دشمن راه كار مهندسي فرهنگي را مطرح نمودند>>.1 بر همين اساس است كه استعمار با ارائه الگوهايي براي افراد جوامع، درجهت وابستگي فرهنگي آنان مي كوشد و فرهنگ خود را به گونه اي القا مي كند كه ملل استعمارشده فرهنگ اصيل خويش را رها كرده و مجذوب فرهنگ او شوند. جوان چون هنوز از پختگي لازم در مورد دين برخوردار نيست و به آن حد از شناخت و عرفان مذهبي نرسيده است تا لغزش افراد را به حساب خود آنها بگذارد نه دين و مذهبشان، به محض ديدن خلاف و اشتباه در اعمال الگوها و كساني كه به طرف دين دعوت مي كنند، آن را به حساب دين و اخلاق و فضيلت مي گذارد و از اين رو، تمام ديدگاه ها و آرزوهايش به يكباره فرو ريخته، نسبت به همه چيز بدبين ميشود. از همين روست كه مي گويند لغزش الگو و كسي كه به عنوان منادي دين مطرح است خطرناك ترين وضع براي نسل جوان است. براي افرادي كه دين و مذهب كاملا برايشان جا افتاده باشد، اين مسائل مشكلاتي را ايجاد نمي كند; زيرا آنها مي دانند كه هر شخص ممكن است دچار خطا و اشتباه گردد و يا ممكن است هواي نفس بر شخص غالب شود و اعمالي را بر خلاف دين و مذهب مرتكب گردد. ----------------------------------- 1-بيانات مقام معظّم رهبرى در ديدار با فرماندهان نيروى مقاومت بسيج، 22 تير 1377 تاثیرفردی فرهنگ بیگانه دردین گریزی جوانان الف) غفلت زدگی ب) بی هویتی ج) غارت فکری جوان اگردارای معرفت کافی ازمفهوم انسان باشدوبه سئوالات اساسی ازکجا آمده ام ،آمدنم بهرچه بود وبه کجا میروم ودلیل حیات خودرا آگاهانه بررسی کرده وبه درستی پاسخگوباشد،هرگزدچارفرهنگ زدگی نمی گرددولی بانداشتن بصیرت ومعرفت نسبت به خویش تحت تاثیرفرهنگ بیگانه قرارمی گیرد.که از آثار فردی فرهنگ بیگانه،غفلت زدگی،بی هویتی وغارت زدگی فکری است،که منشادین گریزی جوانان میگردد. الف) غفلت زدگی درعصرحاضرتمام تلاش بیگانگان ازدین،تهاجم به فرهنگ ناب اسلامی وسست کردن بنیادهای اعتقادی جوانان میباشد،دراین راستابااستفاده ازرسانه های مختلف ازجمله ساختن فیلمها،سریالها،حتی تغییر جهت واستفاده ابزاری ازموسیقی وهنروفضای مجازی ونوشتن طنزهاورمان هایی که هدفی جزاشاعه دین گریزی ندارند. <<غفلت وعدم تفکرجوانان درباره دین سبب شده ،به دنبال تطبیق توانمندی های ذهنی خویش برآیدودینی را بپذیرد که باسطح تفکراو متناسب باشد،ازسویی می خواهدهمه آموزه های دین را باعقل خود بسنجد،این خوددلیلی خواهدشد که هویت دینی جوانان به درستی شکل نگیرد ودچاربحران شناختی نسبت به آموزه های دینی وسپس دین گریزی گردد،پس ضعف معرفتی وتبلیغات مسموم فرهنگ بیگانه وعدم تفکر درباره دین اورا به این وادی می کشاند>>. ------------------------- علی شکوهی بردشت غیرمستقیم-علل دین گریزی جوانان ص22 غفلت متخصصان گاه غفلت ازسوی متخصصان است که نسبت به پاسخگویی به نیازهای فکری جوانان کوتاهی کرده اند. استادشهیدمرتضی مطهری رمزانحراف های نسل جوان را،درعدم پاسخگویی به نیازهای آنان می داند ومی گوید: <<ریشه بیشترانحرافات دینی واخلاقی نسل جوان رادر لابلای افکار وعقاید آنان باید جست فکراین نسل ازنظرمذهبی، چنان که بایدراهنمایی نشده است وازاین نظر فوق العاده نیازمند است>>.1 امروزدشمن ازاین چالش به نفع خویش بهره برداری کرده وبا تسخیرافکار وعقاید آنان وباارائه شعارهایی مثل :آزادی واستقلال فردی ،آنان را ازحدومرزدینی خارج ساخته است وباشعارآزادیهای بی قیدوشرط،اساس خانواده را نشانه گرفته وبه بی بند وباری وابتذال کشیدن آنان اقدام نموده است . انسانی که درعرصه دین ازبصیرت کافی برخوردار نباشدهرگاه حق باطل راباهم بیامیزند ،دچارسرگشتگی گشته ومردد میگردد،نمی داندراه حق وباطل کدام است . ----------------------- مرتضی مطهری –تعلیم وتربیت دراسلام ص47 زمانی که انسان دچاراین تردیدوسرگشتگی گردید،بیگانگان بدنبال راه نفوذفرهنگی می گردندوازاین تحیراستفاده کرده واورا به سوی خویش می کشانند،راهکار این است که هرگاه دچارتحیرشدی : << خودرابرکتاب خداعرضه کن،پس اگر
  • تماس